مُردم از سایه های تَکراری
از جمله هایی که اجیرم کرده اند؛
از لهجه هایی که به خوردم داده اند؛
و چشمانی که
مردم را بد قواره می بینند.
می ترسم از شبی
که پیش چشم ثانیه ها
در انتهای تقدیرم بگویند:
...
پایین اومدیم دوغ بود
هر چی گفتیم دروغ بود!
بی ربط...برچسب : نویسنده : langhar بازدید : 95